Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . علاقهمند بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
رَغِبَ
فعل ناگذر
1
علاقهمند بودن
علاقه داشتن
رَغِبَ فِي
علاقهمند شدن
1. فَاطِمَة لَا تَرْغَبُ فِي عَمَلِهَا.
1. فاطمه به کارش علاقه ندارد.
2. مُحَمَّد يَرْغَبُ فِي العِلْمِ كَمَا يَرْغَبُ الرِّيَاضَة.
2. محمد همانطور که به ورزش علاقهمند است، به علم و دانش نیز علاقه دارد.
3. هُوَ يَرْغَبُ فِي قِرَاءَةِ الكُتُب.
3. او به خواندن کتاب علاقه دارد.
کلمات نزدیک
رحل
بطحاء
أنكر
بينما
جهر
ضائر
عرب
طاف
نصب
نقي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان