[فعل]

أَنْكَرَ

فعل گذرا

1 انکار کردن رد کردن

  • 1.الرَّئِيسُ الأَمِيركِي أَنْكَرَ جَمِيعَ التُّهَم.
    رئیس‌جمهور آمریکا همه اتهامات را رد كرد.
  • 2.كَيْفَ تَنْكُرُ كَلَامَكَ؟!
    چگونه سخنان خود را انکار می‌کنید؟!
  • 3.هُوَ أَنْكَرَ كُلَّ مَا فَعَلَهُ.
    او هر کاری را که کرده بود، انکار کرد.
[صفت]

أَنْكَر

غیرقابل مقایسه

1 زشت‌تر زشت‌ترین، ناپسندترین

  • 1.وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ.
    در راه‌رفتنت میانه‌رو باش، و از صدایت بکاه که بی‌تردید ناپسندترین صداها، صدای خران است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان