[فعل]

تَمَنَّى

فعل گذرا

1 آرزو داشتن

  • 1.أَتَمَنَّى لَكُم النَّجَاحَ فِي الإِمْتِحَان.
    من برای شما آرزوی موفقیت در امتحان را دارم.
  • 2.أَنَا أَتَمَنَّى أَنْ أَتَشَرَّفَ مَعَ جَمِيعِ أَعْضَاءِ الأُسْرَةِ وَ مَعَ الأَقْرِبَاءِ لِزِيَارَةِ المَكَّةَ المُكَرَّمَةِ.
    من آرزو دارم با همه اعضای خانواده و نزدیکان به زیارت مکه مکرمه مشرف بشوم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان