[حرف ربط]

بَيْنَمَا

1 در حالی که

  • 1.بَيْنَمَا نَحْنُ نَدْرُسُ صَامِتِين، هُوَ عَطَسَ.
    در حالی که ما در سکوت، در حال مطالعه بودیم؛ او عطسه کرد.
  • 2.بَيْنَمَا يَنْظُرُ إِلَى الحُجَّاجِ، إِذْ جَاءَ مُحَمَّد.
    در حالی که به حاجیان نگاه می‌کرد، ناگهان محمد آمد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان