خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیستم
[اسم]
نِظَام
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَنْظِمَة]
1
سیستم
نظام، سامانه
1.يَخْتَلِفُ نِظَامُ الأُسْرَة الآن عَن نِظَام الأُسْرَة فِي المَاضِي.
سیستم خانواده در حال حاضر با سیستم خانواده در گذشته فرق میکند.
النِّظَام الإقْتِصَادِي الحُرّ
سیستم اقتصاد آزاد
النِّظَامُ الدِّيمُوقْرَاطِي
نظام ديموکراسی
کلمات نزدیک
ناحية
فعلا
طول
شكوى
تفكك
تقدير
أثر
الأمم المتحدة
إنعطف
حق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان