Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . جدا کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
تَفَكَّكَ
فعل گذرا
1
جدا کردن
تفکیک کردن
1.اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ حِينَ لَمْ تُفَكِّكْ [لَمْ تَفْكُكْ يَدِي عِنْدَ اسْتِمْسَاكِي] يَدِي عِنْدَ التَّمَاسُكِ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى.
خداوندا، پس ستایش تو را که هنگام چنگ زدن من به دستاویز استوار، دستم را از آن جدا نکردی.
کلمات نزدیک
حصول
صحب
لهجة
بطالة
أفسد
شكوى
طول
فعلا
ناحية
نظام
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان