[اسم]

بِطَالَة

مونث

1 بیکاری

  • 1.المُشْكِلَةُ فِي البِطَالَة، أُرِيدُ أَنْ أَبْحَث عَنِ العَمَل.
    مشکل بیکاری است، می‌خواهم دنبال کار بگردم.
بِطَالَةُ الشَّبَاب
بیکاری جوانان
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان