1 . تمیز کردن
[فعل]

نَظَّفَ

فعل گذرا

1 تمیز کردن

  • 1.نَظِّفْ غُرْفَتَكَ عَزِيزِي.
    عزیزم اتاقت را تمیز کن.
  • 2.هَذَا المَسْحُوقُ الجَدِيدُ يُنَظِّفُ المَلَابِس.
    این پودر جدید لباس‌ها را تمیز می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان