1 . بالای 2 . آن طرف 3 . در طول (زمان) 4 . بیش از 5 . درباره 6 . روی 7 . باقی 8 . بیشتر از
[حرف اضافه]

über

/ˈyːbɐ/
[همراه: either]

1 بالای

مترادف و متضاد oberhalb unter
über etwas (Dat.) sein/hängen/liegen/...
بالای چیزی بودن/آویزان بودن/قرارداشتن/...
  • 1. Das Bild hängt über dem Schreibtisch.
    1. تابلو بالای میز تحریر آویزان است.
  • 2. Der erste Stock liegt über dem Erdgeschoss.
    2. طبقه اول در بالای طبقه همکف قرار دارد.
  • 3. Er wohnt im zweiten Stock über Familie Meier.
    3. او در طبقه دوم، بالای خانواده "مایر" زندگی می‌کند.
über etwas (Akk.) hängen/legen/...
بالای چیزی آویزان کردن/قرار دادن/...
  • Er hängte ein Bild über die Couch.
    او تابلویی را در بالای کاناپه آویزان کرد.
کاربرد حرف اضافه über به معنای بالای
این حرف اضافه به همراه "Akkusativ" و "Dativ" مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای آگاه شدن از نقشی که پس از حرف اضافه قرار می‌گیرد می‌توان از ادات پرسشی "Wo" و "Wohin" کمک گرفت که معمولاً در پاسخ اولی باید از نقش "Dativ" و در پاسخ دومی که به همراه حرکت و جنبش است از "Akkusativ" استفاده کرد.

2 آن طرف آن سمت، آن سوی

مترادف و متضاد auf der anderen Seite gegenüber
über etwas (Akk.) leben/gehen/...
آن طرف [آن سمت، آن سوی] چیزی زندگی کردن/رفتن/...
  • 1. Gehen Sie hier über die Straße.
    1. از این‌جا به آن طرف خیابان بروید.
  • 2. Pass bitte auf, wenn du über die Straße gehst.
    2. لطفاً وقتی به آن طرف خیابان می‌روی مراقب باش.
  • 3. Sie leben über den Bergen.
    3. آن‌ها آن‌سوی کوه‌ها زندگی می‌‌کنند.
توضیحاتی در رابطه با حرف اضافه über
به هنگامی که از مکان یا موقعیتی توسط فردی عبور می‌شود، این حرف اضافه به همراه "Akkusativ" قابل استفاده است:
".Er ging über den Hof" (او به آن‌ طرف حیاط رفت.)

3 در طول (زمان) برای (زمان)

مترادف و متضاد während
über ein Jahr/eine Woche/einen Monat/...
در طول یک سال/یک هفته/یک ماه/...
  • 1. Er hat uns über Jahre belogen.
    1. او برای سال‌ها به ما دروغ می‌گفت.
  • 2. Es regnete über das Wochenende.
    2. در طول آخر هفته باران بارید.

4 بیش از بالای

مترادف و متضاد mehr als
  • 1.Das ist 350 Meter über dem Meeresspiegel.
    1. این 350 متر بالاتر از سطح دریاست.
  • 2.Das liegt über dem Durchschnitt.
    2. این بالاتر از حد متوسط است.
  • 3.Die Temperatur liegt über dem Gefrierpunkt.
    3. دما بالاتر از دمای انجماد قرار دارد.
  • 4.Kinder über zehn Jahre müssen voll bezahlen.
    4. بچه‌های بالای 10 سال باید پول کامل را بدهند.
توضیحاتی در رابطه با این حرف اضافه
به هنگامی که مرز یا ارزشی از لحاظ کمی شکسته شود و چیزی بالاتر از آن قرار بگیرد، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
".Die Temperatur liegt über dem Gefrierpunkt" (دما بالاتر از دمای انجماد قرار دارد.): مفعولی غیرمستقیم.
همچنین هنگامی که یک مرز زمانی شکسته و چیزی بالاتر از آن قرار می‌گیرد، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
".Sie ist über das Alter, in dem man mit Puppen spielt" (او بزرگ‌تر از سنی است که با عروسک‌ها بازی کند.) :مفعولی مستقیم.

5 درباره

مترادف و متضاد betreffend
über etwas (Akk.) sprechen/suchen/schreiben/...
در مورد چیزی صحبت کردن/جستجو کردن/نوشتن/...
  • 1. Es ist ein Essay über Medizin.
    1. این یک مقاله درباره پزشکی است.
  • 2. Ich suche ein Buch über die deutsche Küche.
    2. من به دنبال یک کتاب در مورد آشپزی آلمانی می‌گردم.
  • 3. Peter schreibt ein Buch über mich.
    3. "پیتر" دارد یک کتاب درباره من می‌نویسد.

6 روی در روی

مترادف و متضاد unter
über etwas (Dat.) tragen/liegen/...
روی چیزی پوشیدن/قرارداشتن...
  • 1. Die Decke liegt über dem Sofa.
    1. پتو روی مبل است.
  • 2. Er trägt einen Pullover über dem Hemd.
    2. او یک پولیور روی پیراهن پوشیده‌است.
  • 3. Schnee lag über den Feldern.
    3. برف روی مزارع قرار داشت.
über etwas (Akk.) ziehen/breiten/legen/...
روی چیزی کشیدن/پهن کردن/قرار دادن/...
  • Sie breitete ein Tuch über den Tisch.
    او با دستمالی روی میز را پوشاند.
کاربرد حرف اضافه über به معنای روی
هنگامی که چیزی مستقیماً بر روی چیز دیگری قرار و آن را به‌طور کامل یا نسبی می‌پوشاند، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
".Schnee lag über den Feldern" (برف بر روی زمین‌ها قرار داشت.): مفعولی غیرمستقیم
باید توجه داشت به صورت "Dativ" نیز می‌توان از این حرف اضافه در این معنا استفاده کرد و آن هنگامی است که چیزی بر روی کسی یا چیز دیگری قرار داده می‌شود و به‌صورت نسبی یا کامل پوشیده می‌شود.
".Sie breitete ein Tuch über den Tisch" (او با دستمالی روی میز را پوشاند.): مفعولی مستقیم
[صفت]

über

/ˈyːbɐ/
غیرقابل مقایسه

7 باقی مانده

مترادف و متضاد übrig
etwas über sein
چیزی باقی ماندن
  • 1. Es ist noch Geld über.
    1. هنوز پول باقی مانده‌است.
  • 2. Es ist noch Kaffee über.
    2. هنوز قهوه مانده‌است.
  • 3. Vier Euro sind über.
    3. چهار یورو باقی مانده‌است.
کاربرد صفت über به معنای باقی
صفت "über" به معنای (باقی) را می‌توان با صفت "übrig" برابر دانست. باید توجه داشت که معمولاً این صفت در این معنا در انتهای جمله قرار می‌گیرد.
[قید]

über

/ˈyːbɐ/
غیرقابل مقایسه

8 بیشتر از بیش از

مترادف و متضاد mehr als
  • 1.Das dauert über eine Woche.
    1. بیش از یک هفته طول می‌کشد.
  • 2.Der Stoff ist über einen Meter breit.
    2. پارچه بیشتر از یک متر عرض دارد.
  • 3.Über 80 Gäste sind eingeladen.
    3. بیش از 80 مهمان دعوت شدند.
کاربرد قید über به معنای بیشتر
برای مشخص‌کردن فراتررفتن یک کیفیت، کمیت یا شدت در مقایسه با چیز دیگری از این قید استفاده می‌شود:
"über eine Woche dauern" (بیشتر از یک هفته طول کشیدن)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان