خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لغو کردن
[فعل]
abschaffen
/ˈapˌʃafn̩/
فعل گذرا
[گذشته: schaffte ab]
[گذشته: schaffte ab]
[گذشته کامل: abgeschafft]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
لغو کردن
از میان برداشتن
مترادف و متضاد
annullieren
aufheben
auslöschen
einführen
1.Das Unternehmen hat zwei der vier Hierarchieebenen abgeschafft.
1. شرکت دو سطح از چهار سطح سلسلهمراتب را لغو کرد.
2.Früher oder später müssen sie die Todesstrafe abschaffen.
2. دیر یا زود شما باید مجازات مرگ را لغو کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
abschaben
absaugen
absaufen
absatz
absagen
abschaffung
abschalten
abscheu
abscheulich
abschicken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان