خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یدک کشیدن
[فعل]
abschleppen
/ˈapˌʃlɛpən/
فعل گذرا
[گذشته: schleppte ab]
[گذشته: schleppte ab]
[گذشته کامل: abgeschleppt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
یدک کشیدن
بکسل کردن
1.Der Wagen musste abgeschleppt werden.
1. ماشین باید بکسل شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
abschleppdienst
abschleifen
abschlagen
abschlag
abschlachten
abschließen
abschließend
abschluss
abschlussprüfung
abschlusstest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان