[اسم]

der Abschluss

/ˈapˌʃlʊs/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Abschlüsse] [ملکی: Abschlusses]

1 فارغ التحصیلی اتمام تحصیل

مترادف و متضاد Absolvierung
  • 1.Weißt Du, wo Du Dich nach Abschluss deines Studiums bewerben wirst?
    1. می‌دونی که بعد از فارغ‌التحصیلی به کجا برای تحصیل درخواست می‌دهی؟ [به کدام دانشگاه درخواست می‌دهی؟]
einen Abschluss machen
فارغ‌التحصیل شدن
ein guter/erfolgreicher/... Abschluss
یک فارغ‌التحصیلی خوب/موفقیت‌آمیز/...
  • Ein guter Schulabschluss ist sehr wichtig.
    یک فارغ التحصیلی خوب خیلی مهم است.

2 پایان اتمام

مترادف و متضاد Ausgang Ende Schluss Anfang Beginn Start
zum Abschluss von etwas (Dat.)
در پایان چیزی
zum Abschluss kommen
به پایان رسیدن
etwas (Akk.) zum Abschluss bringen
چیزی را به پایان رساندن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان