خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از مد افتاده
[صفت]
altmodisch
/ˈaltˌmoːdɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: altmodischer]
[حالت عالی: altmodischsten]
1
از مد افتاده
دمده، منسوخ
مترادف و متضاد
veraltet
1.Er schreibt Briefe immer noch auf seiner altmodischen Schreibmaschine.
1. او هنوز با ماشین تحریر منسوخشدهاش، نامه مینویسد.
2.Sie trägt altmodische Kleidung.
2. او لباسهای دمده میپوشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
altglas
altertum
altersunterschied
altersstufe
altersheim
altpapier
altstadt
alufolie
aluminium
aluminiumverpackung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان