خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناشناس
[صفت]
anonym
/ˌanoˈnyːm/
قابل مقایسه
1
ناشناس
گمنام
مترادف و متضاد
namenlos
unbekannt
unbenannt
1.Der Spender möchte anonym bleiben.
1. اهداکننده میخواهد ناشناس بماند.
2.Ein anonymer Hinweis führte zu seiner Festnahme.
2. یک گزارش ناشناس منجر به دستگیریاش شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
annähernd
annähern
annähen
annullierung
annullieren
anonymität
anorak
anordnen
anordnung
anorektisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان