خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواست کردن
[فعل]
appellieren
/apɛˈliːʁən/
فعل ناگذر
[گذشته: appellierte]
[گذشته: appellierte]
[گذشته کامل: appelliert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
درخواست کردن
تقاضا کردن
مترادف و متضاد
auffordern
aufrufen
an jemanden/etwas appellieren
درخواست چیزی کردن
1. Sie appellieren an die Regierung, möglichst schnell zu handeln.
1. آنها درخواست عملکردن هر چه سریعتر از دولت را کردند.
2. Sie haben an die Demonstranten appelliert, keine Gewalt anzuwenden.
2. آنها از تظاهرکنندگان درخواست کردند، دست به خشونت نزنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
appell
appartement
apparatemedizin
apparat
app
appetit
appetitlich
appetitlosigkeit
applaudieren
applaus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان