خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امکانات
[اسم]
die Ausstattung
/ˈaʊ̯sˌʃtatʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ausstattungen]
[ملکی: ausstattung]
1
امکانات
وسایل، تجهیزات، مبلمان
مترادف و متضاد
Ausrüstung
Einrichtung
1.Das Hotel hat eine moderne Ausstattung.
1. هتل، امکاناتی مدرن دارد.
2.Die Ausstattung beinhaltet eine Bar und ein Schwimmbad.
2. امکانات شامل یک بار و یک استخر میشد.
3.Unser Krankenhaus verfügt über die beste medizinische Ausstattung.
3. بیمارستان ما دارای بهترین تجهیزات پزشکی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ausstatten
ausstand
ausspülen
ausspucken
ausspruch
aussteigen
aussteiger
ausstellen
ausstellung
aussterben
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان