خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توجه کردن
[فعل]
beachten
/bəˈʔaχtn̩/
فعل گذرا
[گذشته: beachtete]
[گذشته: beachtete]
[گذشته کامل: beachtet]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
توجه کردن
etwas (Akk.) beachten
به چیزی توجه کردن
1. Bitte beachten Sie die Ansagen am Bahnsteig.
1. لطفا به اعلامیههای سکوی قطار توجه کنید.
2. Sein Befehl wurde nicht beachtet.
2. دستور او مورد توجه قرار نگرفت. [به دستور او توجه نشد.]
etwas (Akk.) besser/gut/sofort/... beachten
به چیزی بهتر/خوب/فورا/... توجه کردن
es ist zu beachten, dass...
باید به این توجه شود که...
تصاویر
کلمات نزدیک
beachplatz
beabsichtigen
bd.
bazillus
bazille
beachtlich
beachtung
beachvolleyball
beamte
beamter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان