خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواست کردن
[فعل]
beantragen
/bəˈʔantʁaːɡən/
فعل گذرا
[گذشته: beantragte]
[گذشته: beantragte]
[گذشته کامل: beantragt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
درخواست کردن
تقاضا کردن، درخواست دادن
1.Hast du schon einen neuen Pass beantragt?
1. آیا یک پاسپورت جدید درخواست کرده ای؟
2.Letzte Woche habe ich mein Visum beantragt.
2. من هفته گذشته ویزایم را درخواست کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
beanstandung
beanstanden
beanspruchung
beanspruchen
beamter
beantworten
bearbeiten
bearbeitung
bearbeitungsgebühr
beate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان