خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تایید کردن
[فعل]
beglaubigen
/bəˈɡlaʊ̯bɪɡn̩/
فعل گذرا
[گذشته: beglaubigte]
[گذشته: beglaubigte]
[گذشته کامل: beglaubigt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تایید کردن
گواهی کردن
1.Das Dokument wurde von einem Notar beglaubigt.
1. مدرک توسط یک محضردار تایید شد.
2.Der Notar beglaubigte die Übersetzung der Dokumente.
2. محضردار، ترجمه مدرک را تایید کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
beginnen
beginn
begießen
begierig
begierde
beglaubigung
begleichen
begleitbrief
begleiten
begleiter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان