خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آماده
[صفت]
bereit
/bəˈʁaɪ̯t/
غیرقابل مقایسه
1
آماده
حاضر
مترادف و متضاد
fertig
gewillt
vorbereitet
willig
unwillig
1.Alle wollen Medaillen, niemand ist bereit, dafür zu bezahlen.
1. همه مدال می خواهند، اما هیچکس حاضر نیست بهایش را بپردازد.
2.Bist du bereit mitzumachen?
2. آیا اماده شرکت کردن هستی؟
3.Das Paket liegt auf der Post für Sie bereit.
3. بسته در اداره پست برای تو حاضر است.
4.Ich bin jederzeit bereit, dir zu helfen.
4. من همیشه آماده ام که به تو کمک کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bereisen
bereinigen
bereifung
bereicherung
bereichern
bereiten
bereithalten
bereits
bereitschaft
bereitschaftsdienst
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان