خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجسمهساز
[اسم]
der Bildhauer
/ˈbɪltˌhaʊ̯ɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Bildhauer]
[ملکی: Bildhauers]
[مونث: Bildhauerin]
1
مجسمهساز
مترادف و متضاد
Skulpteur
1.Der Bildhauer war, glaube ich, zehn Jahre älter als ich.
1. فکر میکنم که مجسمهساز ده سال پیرتر از من بود.
2.Michelangelo ist auch ein berühmter Bildhauer.
2. "میکلآنژ" یک مجسمهساز مشهور نیز است.
تصاویر
کلمات نزدیک
bilderbuch
bilden
bildband
bild
bilanz
bildlich
bildnis
bildschirm
bildung
bildungspolitik
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان