خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیداری
[صفت]
bildlich
/ˈbɪltlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: bildlicher]
[حالت عالی: bildlichsten]
1
دیداری
بصری
1.die bildliche Wiedergabe eines Gegenstandes
1. بازگویی بصری یک شی
2.Es war bildlich und wörtlich einer der haarigsten Momente meines Lebens.
2. آن از لحاظ بصری و کلامی یکی از پیچیدهترین لحظات زندگیام بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bildhauer
bilderbuch
bilden
bildband
bild
bildnis
bildschirm
bildung
bildungspolitik
bildunterschrift
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان