خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فلز
[اسم]
das Blech
/blɛç/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Bleche]
[ملکی: Blech(e)s]
1
فلز
1.Das Blech ist zu dick, um es zu schneiden.
1. این فلز برای بریدن بیش از حد زخیم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
blazer
blauwal
blaumachen
blaukraut
blau
blechen
blechern
blechner
blecken
blei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان