[اسم]

das Blei

/blaɪ̯/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Blei(e)s]

1 سرب

  • 1.Der Automotor Iäuft auch mit bleifreiem Benzin.
    1. موتور ماشین با بنزین بدون سرب هم حرکت می‌کند.
  • 2.schwer wie Blei
    2. مانند سرب سنگین
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان