خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدنسازی
[اسم]
das Bodybuilding
/ˈbɔdiˌbɪldɪŋ/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Bodybuildings]
1
بدنسازی
پرورش اندام
1.Alle Fans des Bodybuildings können sich auf insgesamt über zwanzig Stunden Showprogramm freuen.
1. تمامی دوستاران بدنسازی میتوانند در مجموع از بیشتر از بیست ساعت برنامه نمایشی لذت ببرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bodybuilder
body-mass-index
bodensee
boden
bockig
bodylotion
bogen
boheme
bohemien
bohle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان