[اسم]

der Bogen

/ˈboːɡən/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Bögen] [ملکی: Bogens]

1 برگه برگ کاغذ

  • 1.Bitte schreiben Sie Ihren Namen auf den Antwortbogen.
    1. لطفاً نامتان را روی برگه پاسخ [پاسخنامه] بنویسید.
  • 2.Schreiben Sie Ihre Lösungen bitte auf den Antwortbogen.
    2. جواب‌های خود را لطفاً داخل برگه پاسخ [پاسخنامه] بنویسید.
کاربرد واژه Bogen به‌معنای برگه کاغذ
از واژه Bogen در این کاربرد به معنای "برگه کاغذ" استفاده می شود. Bogen برای اشاره به یک برگه کاغذ بزرگ (معمولاً تاشده) استفاده می‌شود.

2 کمان

  • 1.Ein Bogen ist ein gekrümmter Stab aus starkem Holz oder Kunststoff.
    1. یک کمان میله‌ای منحنی از جنس چوب محکم یا پلاستیک است.
  • 2.Ein Bogen wird zum Abschießen von Pfeilen verwendet.
    2. یک کمان برای زدن تیرها استفاده می‌شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان