[اسم]

die Bodylotion

/ˈbɔdiˌlɔʊ̯ʃn̩/
قابل شمارش مونث
[جمع: Bodylotionen] [ملکی: Bodylotion]

1 لوسیون بدن شویه بدن

  • 1.Für den Ausflug zum Strand dürfen wir die Bodylotion nicht vergessen.
    1. ما نمی‌توانیم برای گردش در ساحل لوسیون بدن را فراموش کنیم.
  • 2.Parfüm und Bodylotion müssen von einer Marke sein.
    2. شویه بدن و عطر باید از یک برند باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان