خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بریل
[اسم]
die Brailleschrift
/ˈbʁaːjəˌʃʁɪft/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Brailleschrift]
1
بریل
خط بریل
1.Als ich fünf war, ging ich in die Schule und lernte Brailleschrift.
1. وقتی من پنج ساله بودم به مدرسه رفتم و بریل آموختم.
2.Die Brailleschrift ist die bekannteste der Blindenschriften.
2. خط بریل، مشهورترین خط نابینایان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
brachliegen
brachliegen
brachland
brachialgewalt
brach
branche
brand
brandanschlag
brandenburg
brandenburger tor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان