خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در موقعیت جدیدی دچار مشکل شدن
[عبارت]
dastehen wie die Kuh vorm neuen Tor
/daːʃteːən viː diː kuː foːɐm nɔʏən toːɐ/
1
در موقعیت جدیدی دچار مشکل شدن
مثل خر در گل گیر کردن
1.Als ich das erste Mal mit Excel arbeiten musste, stand ich da wie die Kuh vorm neuen Tor.
1. وقتی که بایستی برای اولین بار با "(نرمافزار) اکسل" کار میکردم مثل خر در گل گیر کردم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "مثل گاو در مقابل در جدیدی ایستادن" است که میتوان آن را با عبارت فارسی "مثل خر در گل گیر کردن" برابر دانست.
تصاویر
کلمات نزدیک
dastehen wie bestellt und nicht abgeholt
dastehen
dass-satz
dass
dasjenige
date
datei
dateiname
daten
datenbank
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان