1 . نابود شدن
[عبارت]

den Bach runtergehen

/deːn bax ʁʊntɐgeːən/

1 نابود شدن بیچاره شدن

  • 1.Das Kulturleben geht den Bach runter.
    1. حیات فرهنگی نابود شده‌است.
  • 2.Meine Partnerschaft ging mit großen Schritten den Bach runter.
    2. رابطه من با قدم‌های بزرگی [بلندی] نابود شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان