1 . ناپایدار کردن
[فعل]

destabilisieren

/dˌɛstabˌiːliːzˈiːrən/
فعل گذرا
[گذشته: destabilisierte] [گذشته: destabilisierte] [گذشته کامل: destabilisiert] [فعل کمکی: haben ]

1 ناپایدار کردن بی‌ثبات کردن

مترادف و متضاد stabilisieren
  • 1.Sie tun alles, um die Situation noch weiter zu destabilisieren.
    1. آن‌ها همه کار می‌کنند تا شرایط را همچنان باز ناپایدار کنند.
  • 2.Wir sind besorgt, dass die Region weiter destabilisiert wird.
    2. ما نگرانیم که منطقه همچنان ناپایدار شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان