خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احترام گذاشتن
[فعل]
ehren
/ˈeːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: ehrte]
[گذشته: ehrte]
[گذشته کامل: geehrt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
احترام گذاشتن
تقدیر کردن
1.Die Schriftstellerin wurde mit einer Auszeichnung geehrt.
1. نویسنده با یک جایزه تقدیر شد.
2.Du sollst Vater und Mutter ehren!
2. تو باید به پدر و مادر احترام بگذاری!
تصاویر
کلمات نزدیک
ehre
ehering
eher
ehepaar
ehemann
ehrenamt
ehrenamtlich
ehrenhaft
ehrerbietig
ehrfurcht
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان