خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواست
2 . ورودی اطلاعات
[اسم]
die Eingabe
/ˈaɪ̯nˌɡaːbə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Eingaben]
[ملکی: Eingabe]
1
درخواست
تقاضا
1.eine Eingabe aufsetzen
1. یک تقاضا را تنظیمکردن
2
ورودی اطلاعات
درونداد
مترادف و متضاد
Eintrag
Input
1.Die Eingabe der Daten sollte schnell und einfach sein.
1. ورود دادهها بهتر است که سریع و ساده باشد.
2.Ihre Eingabe wird im Arbeitsblatt angezeigt.
2. ورودی اطلاعات شما در کاربرگ نمایش داده خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
einführung
einführen
einfühlung
einfühlsam
einfühlen
eingang
eingangs
eingangstür
eingeben
eingebildet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان