1 . ورود (به خارج از کشور)
[اسم]

die Einreise

/ˈaɪ̯nˌʀaɪ̯zə/
قابل شمارش مونث
[جمع: einreisen] [ملکی: einreise]

1 ورود (به خارج از کشور)

مترادف و متضاد Ausreise
  • 1.Bei vielen Ländern muss man die Einreise beantragen.
    1. برای بسیاری از کشورها باید تقاضای ورود داده بشود.
  • 2.Die Wartezeit für die Einreise ist ungefähr 90 Minuten.
    2. زمان انتظار برای ورود تقریبا 90 دقیقه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان