خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احساسی
[صفت]
emotional
/ˌemot͡si̯oˈnaːl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: emotionaler]
[حالت عالی: emotionalsten]
1
احساسی
عاطفی
1.Die Diskussion war nicht mehr sachlich, sondern emotional.
1. بحث نه دیگر عینی بلکه عاطفی بود.
2.Ihre Reaktion war sehr emotional.
2. واکنشش خیلی احساسی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
emotion
emmentaler
emma
emigrieren
emission
empathie
empfang
empfangen
empfangshalle
empfehlen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان