خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبارزه کردن
[فعل]
entgegenwirken
/ɛntˈɡeːɡn̩ˌvɪʁkn̩/
فعل گذرا
[گذشته: wirkte entgegen]
[گذشته: wirkte entgegen]
[گذشته کامل: entgegengewirkt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
مبارزه کردن
1.Die Bäume am Hang helfen, der Erosion entgegenzuwirken.
1. درختان سراشیبی برای مبارزهکردن با فرسایش کمک میکنند.
2.Die Regierung musste der zunehmenden Korruption entgegenwirken.
2. دولت میبایست با فساد روبهافزایش مبارزه میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
entgegennehmen
entgegenkommend
entgegenkommen
entgegen
entführung
entgegnen
entgehen
entgeistert
entgelt
entgiften
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان