خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راحت کردن
2 . خود را سبک کردن
[فعل]
erleichtern
/ɛɐ̯ˈlaɪ̯çtɐn/
فعل ناگذر
[گذشته: erleichterte]
[گذشته: erleichterte]
[گذشته کامل: erleichtert]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
راحت کردن
آرام کردن، تسهیل کردن
1.Das Internet erleichtert mir die Arbeit sehr.
1. اینترنت کار من را خیلی تسهیل کرده است.
2.Ich bin erleichtert, dass alles so gut geklappt hat.
2. من آرام شدم که همه چیز خوب جلو رفته است.
2
خود را سبک کردن
خود را خالی کردن
(sich erleichtern)
1.Sie hat sich durch die Geständnis erleichtert.
1. او خودش را با اعتراف سبک کرد.
2.Wenn du dich erleichtern willst, musst du alles erzählen
2. اگر میخواهی خودت را سبک کنی، باید همه چیز را تعریف کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
erlegen
erledigt
erledigen
erlebnisreich
erlebnis
erleichtert
erleichterung
erleiden
erlernbar
erlernen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان