خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روا نبودن (چیزی)
[عبارت]
etwas nicht übers Herz bringen
/ɛtvas nɪçt yːbɐs hɛʁts bʁɪŋən/
1
روا نبودن (چیزی)
عذاب وجدان (چیزی را) داشتن، انصاف ندیدن (چیزی)
1.Ich konnte es nicht übers Herz bringen, ihm zu sagen, dass sie sein Kind gar nicht wollte.
1. من انصاف نمیبینم به مرد [او] بگویم که زن [او] اصلا فرزندش را نمیخواست.
2.Ich wollte wegen des Umzuges meine Katze weggeben, aber ich brachte es nicht über das Herz.
2. من میخواستم به خاطر تغییر مکان، گربهام را پس بدهم ولی روا نبود. [دلم نیامد.]
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "چیزی را از روی قلب نبردن" است و میتوان آن را با عبارت فارسی "دل نیامدن" برابر دانست.
تصاویر
کلمات نزدیک
etwas mitgehen lassen
etwas mit beschlag belegen
etwas mehr bitte.
etwas madig machen
etwas lässt zu wünschen übrig
etwas unter dach und fach bringen
etwas vor der nase wegschnappen
etwas weniger bitte.
etwas wie seinen augapfel hüten
etwas zu den akten legen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان