خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زن سابق
[اسم]
die Exfrau
/ˈɛksfraʊ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Exfrauen]
[ملکی: Exfrau]
1
زن سابق
مترادف و متضاد
Ehemalige
Verflossene
1.Deine Exfrau ist heute bei uns.
1. زن سابق تو امروز پیش ماست.
2.Du siehst meiner Exfrau sehr ähnlich.
2. تو خیلی شبیه زن سابق من هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
hauptverkehrsader
landeskundlich
herausfiltern
herumhüpfen
beweglichkeit
schaubild
68er
auf etwas aus sein
etwas auf sich zukommen lassen
mangelerscheinung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان