1 . فیلم
[اسم]

der Film

/fɪlm/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Filme] [ملکی: Film(e)s]

1 فیلم

مترادف و متضاد Lichtspiel Streifen
  • 1.Ich möchte gern diesen Film sehen.
    1. من دوست دارم این فیلم را ببینم.
  • 2.In diesem Kino werden recht gute Filme gezeigt.
    2. در این سینما فیلم‌های خوبی نمایش داده می‌شود.
einen Film drehen
فیلم‌برداری کردن، فیلم ساختن
  • 1. Ich habe einen Film gedreht, der unmöglich zu drehen war.
    1. من فیلمی را ساختم که ساختنش محال بود.
  • 2. Sie drehen einen Film auf dem Berg?
    2. شما در کوهستان فیلم‌برداری می‌کنید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان