خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرواز
[اسم]
der Flug
/fluːk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Flüge]
[ملکی: Flug(e)s]
1
پرواز
سفر هوایی
1.Ich habe den Flug für Sie gebucht.
1. من پرواز را برای تو رزرو کردم.
2.Wegen Nebels wurde der Flug gestrichen.
2. به خاطر مه پرواز لغو شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fluchtweg
fluchtartig
flucht
fluchen
fluch
fluggast
fluggesellschaft
flughafen
fluglinie
flugplatz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان