خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرودگاه
[اسم]
der Flughafen
/ˈfluːkˌhaːfən/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Flughäfen]
[ملکی: Flughafens]
1
فرودگاه
1.Der Flughafen liegt 30 km außerhalb der Stadt.
1. فرودگاه 30 کیلومتر بیرون از شهر قرار دارد.
2.Ich bringe dich zurn Flughafen.
2. من تو را تا فرودگاه میبرم.
3.Kannst du mich zum Flughafen bringen?
3. میتوانی من را تا فرودگاه ببری؟
تصاویر
کلمات نزدیک
fluggesellschaft
fluggast
flug
fluchtweg
fluchtartig
fluglinie
flugplatz
flugsteig
flugticket
flugzeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان