Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بلیط هواپیما
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
das Flugticket
/ˈfluːkˌtɪkət/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Flugtickets]
[ملکی: Flugtickets]
1
بلیط هواپیما
1.Ich suche ein Flugticket nach Neuseeland.
1. من در جستجوی یک بلیط هواپیما به نیوزلند هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
flugsteig
flugplatz
fluglinie
flughafen
fluggesellschaft
flugzeit
flugzeug
flugzeugabsturz
flugzeugbauer
flunder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان