1 . غیررسمی 2 . بی‌شکل
[صفت]

formlos

/ˈfɔʁmˌloːs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: formloser] [حالت عالی: formlosesten]

1 غیررسمی

  • 1.Der Antrag kann formlos gestellt werden.
    1. درخواست می‌تواند غیررسمی ارائه شود.
  • 2.Wir akzeptieren keine formlosen Bewerbungen.
    2. ما درخواست‌نامه های غیررسمی را نمی‌پذیریم.

2 بی‌شکل بدقواره

  • 1.Ein formloser Nebel breitet sich aus.
    1. یک مه‌گرفتگی بی‌شکل پدیدار شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان