خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدجنسی
[صفت]
gemein
/ɡəˈmaɪ̯n/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: gemeiner]
[حالت عالی: gemeinsten]
1
بدجنسی
بدذاتی، پست
مترادف و متضاد
niederträchtig
1.Der Junge ist nicht mehr gemein zu seiner Schwester.
1. پسر دیگر نسبت به خواهرش بدجنس نیست.
2.Warum hast du sie nicht mitkommen lassen? - Das ist gemein von dir!
2. چرا اجازه ندادی که او هم بیاید؟ - این بدذاتی توست!
تصاویر
کلمات نزدیک
gemahl
gemacht
gelöst
geläufig
geländer
gemeinde
gemeinderat
gemeinderatswahl
gemeindesaal
gemeingefährlich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان