خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بستهشده
[صفت]
geschlossen
/ɡəˈʃlɔsən/
غیرقابل مقایسه
1
بستهشده
بسته، تعطیلشده
1.Die Bank hat am Samstag geschlossen.
1. بانک شنبه بسته است.
2.Ich wollte die Türen geschlossen halten.
2. من میخواستم درها را بسته نگه دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
geschliffen
geschlichen
geschlechtlich
geschlecht
geschlagen
geschlossenheit
geschlungen
geschmack
geschmacklos
geschmacklosigkeit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان