خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاردستی
[اسم]
die Handarbeit
/ˈhantʔaʁˌbaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Handarbeiten]
[ملکی: Handarbeit]
1
کاردستی
صنایع دستی
1.Schauen wir mal deine Handarbeit an.
1. حالا ما نگاهی به صنایع دستی تو بیندازیم.
2.Sie macht gerne Handarbeiten
2. او باعلاقه کاردستیهایی درست میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hand
hamstern
hamster
hampeln
hampelmann
handball
handel
handeln
handelsbeziehung
handelsschule
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان