خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پزشک خانوادگی
[اسم]
der Hausarzt
/ˈhaʊ̯sˌʔaːɐ̯t͡st/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Hausärzte]
[ملکی: Hausarztes]
[مونث: Hausärztin]
1
پزشک خانوادگی
دکتر خانواده
1.Der Hausarzt veranlasste verschiedene Untersuchungen.
1. پزشک خانوادگی ترتیب آزمایشهای متعددی را داد.
2.Ich bespreche alle Gesundheitsthemen zuerst mit meinem Hausarzt.
2. من ابتدا تمامی موضوعات سلامتی را با پزشک خانوادگیام در میان میگذرام.
تصاویر
کلمات نزدیک
hausarbeit
haus
hauptverkehrsader
hauptmotiv
hauptverkehrsstraße
hausaufgabe
hausbewohner
hausen
hausflur
hausfrau
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان