1 . درون‌گرا
[صفت]

introvertiert

/ˌɪntʀovɛʁˈtiːɐ̯t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: introvertierter] [حالت عالی: introvertiertesten]

1 درون‌گرا

مترادف و متضاد zugeknöpft zurückhaltend extrovertiert
  • 1.Das Kind ist introvertiert und schüchtern.
    1. این کودک درون‌گرا و خجالتی است.
  • 2.Eine Schwester ist sehr introvertiert, die andere eher extrovertiert.
    2. یک خواهر خیلی درون‌گرا و دیگری بسیار برون‌گرا است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان