خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نامربوط
[صفت]
irrelevant
/ˈɪʀɛləˌvant/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: irrelevanter]
[حالت عالی: irrelevantesten]
1
نامربوط
بیربط، غیرضروری
مترادف و متضاد
unbedeutend
unwichtig
relevant
1.Diese Unterschiede sind in diesem Zusammenhang irrelevant.
1. این تفاوتها در این رابطه غیرضروری هستند.
2.Leider beinhaltete der Bericht einige irrelevante Punkte.
2. متاسفانه گزارش شامل برخی نکات نامربوط بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
irreal
irre
irrational
ironisch
ironie
irremachen
irren
irreparabel
irrfahrt
irrigerweise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان